English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (1797 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
fog dog U روشنایی کم که درهنگام مه گرفتگی نزدیک افق دیده میشود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
phosphene U حلقههای روشنایی که ازفشردن تخم چشم دیده میشود
iceblink U روشنایی که ازبازتاب روشنایی یخ در افق پیدا میشود
jetties U سنگ چینی یا تیربندی که در مقابل فرسایش درهنگام لاروبی انجام میشود
jetty U سنگ چینی یا تیربندی که در مقابل فرسایش درهنگام لاروبی انجام میشود
corposant U گلولههای روشنایی که گاهی درهوای طوفانی بردکلهای کشتی دیده م
town fog U نوعی مه یخ مانند که دردرجه حرارت خیلی پایین تولید میشود و معمولا درشهرهای پر جمعیت دیده میشود
it is of frequent U بسیار دیده میشود
bird's eye view U منظرهای که از بلندی دیده میشود
bird's eye views U منظرهای که از بلندی دیده میشود
visually U آنچه دیده میشود یا قابل دیدن است
visuals U آنچه دیده میشود یا قابل دیدن است
visual U آنچه دیده میشود یا قابل دیدن است
annunciator U ی که برای جلب توجه دیده یا شنیده میشود
this word occurs in gulistan p U این واژه درهمه جای گلستان دیده میشود
lime light U روشنایی سفیدی که از داغ کردن اهک حاصل میشود
keloid or cheloid U یکجو ربرامدگی درپوست که درجای اسیب دیده پیدا میشود
lanugo U کرکی که در روی جنین انسان و برخی جانوران دیده میشود
dual U دومسیر جداگانه ضبط صوت که در وسایل استریو دیده میشود
many U اعلام تعداد 8 یا بیشترهواپیمای دشمن دیده میشود در رهگیری هوایی
iguanodon U سوسمار بزرگ گیاه خوار که اکنون بشکل سنگواره دیده میشود
addax U یکنوع بز کوهی که رنگ روشن دارد و در افریقاو سیبری دیده میشود
rill erosion U این نوع فرسایش دراولین بسترفرسایش یافته بصورت جوی دیده میشود
lags U زمانی که طول می کشد تا تصویر بهتر دیده میشود و پس از نمایش آن روی صففحه CRT
lagged U زمانی که طول می کشد تا تصویر بهتر دیده میشود و پس از نمایش آن روی صففحه CRT
lag U زمانی که طول می کشد تا تصویر بهتر دیده میشود و پس از نمایش آن روی صففحه CRT
bleeder U توپی که از دست مدافعان نزدیک رد میشود
bleeders U توپی که از دست مدافعان نزدیک رد میشود
near side U سمت اسباب که ژیمناست بدان نزدیک میشود
virus U هر بار که فایل آسیب دیده اجرا میشود. ویروس میتواند داده را خراب کند , یک پیام نشان دهد یا کاری نکند
jaggies U لبههای دندانه دار که در امتداد خط وط منحنی ایجاد میشود که به علت اندازه هر پیکس است و روی صفحه نمایش دیده نمیشود
viruses U هر بار که فایل آسیب دیده اجرا میشود. ویروس میتواند داده را خراب کند , یک پیام نشان دهد یا کاری نکند
certificate of damage U تصدیق خسارت وارده بر کالای خسارت دیده یا تخلیه نشده که از طرف مقامات بندرصادر میشود
it is insensitive to light U روشنایی را حس نمیکند نسبت به روشنایی حساس نیست
postscript U زبان استاندارد شرح صفحه ساخت Adobe Systems. حاوی نوع نوشتاری انعط اف پذیر و قابل تغییر است و در چاپگرهای لیزری دیده میشود
postscripts U زبان استاندارد شرح صفحه ساخت Adobe Systems. حاوی نوع نوشتاری انعط اف پذیر و قابل تغییر است و در چاپگرهای لیزری دیده میشود
hyphen U فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
hyphens U فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
m day force U نیروهای تشکیل شونده درهنگام بسیج
sound off قدم شماری درهنگام رژه رفتن
pivot foot U پایی که درهنگام حرکت بایدروی زمین بماند
loyalists U کسی که درهنگام شورش و انقلاب ازدولت طرفداری میکند
loyalist U کسی که درهنگام شورش و انقلاب ازدولت طرفداری میکند
screening U پریدن جلو دید تیم حریف درهنگام سرو زدن
find touch U بیرون فرستادن توپ نزدیک خط دروازه برای تجمع نزدیک
climber U پوست یا چرم زیر اسکی تا درهنگام صعود بعقب لیز نخورد
inside U ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
insides U ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
closer U نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
closest U نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
close U نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
closes U نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
top U روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
point bland U بسیار نزدیک در مسافت نزدیک
inshore U نزدیک کرانه نزدیک ساحل
haemospasia U کشیدن خون بقسمتی ازتن چون درهنگام خون گرفتن
run duration U نرم افزاری است که درحافظه اصلی لازم است درهنگام اجرای برنامه
refresh buffer U یک مکان حافظه موقت که درهنگام تازه کردن یک صفحه تصویر اصلاعات نمایش صفحه را نگاهداری میکند
sectors U دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sector U دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
universal U آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
approach U نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approaches U نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approached U نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
inurement U خو گرفتگی
addicts U : خو گرفتگی
mud silting U گل گرفتگی
addict خو گرفتگی
congestion U گرفتگی
mugginess U گرفتگی
fouling U گرفتگی
blocking up U گرفتگی
mud filling U گل گرفتگی
decongestants U گرفتگی بر
haziness U مه گرفتگی
eclipsing U گرفتگی
sultriness U گرفتگی
mistiness U مه گرفتگی
melancholia U گرفتگی
eclipses U گرفتگی
eclipsed U گرفتگی
eclipse U گرفتگی
crick U گرفتگی
decongestant U گرفتگی بر
unstuck U بی گرفتگی
spasm U گرفتگی
spasms U گرفتگی
stasis U گرفتگی
coordinated illumination U روشنایی هم اهنگ شده طرح روشنایی هم اهنگ شده
cramps U گرفتگی عضلانی
lunar eclipse U ماه گرفتگی
coprostasis U شکم گرفتگی
cramp U گرفتگی عضله
incurrence U تعلق گرفتگی
birth mark U ماه گرفتگی
eclipse of sun U افتاب گرفتگی
eclipse of the sun U خورشید گرفتگی
dust laden U خاک گرفتگی
aggradation U شن گرفتگی برنهاد
cramp U گرفتگی عضلانی
myoclonus U گرفتگی عضلانی
inundation U سیل اب گرفتگی
sea sickness U دریا گرفتگی
fouling U جرم گرفتگی
fouling U لای گرفتگی
writer's cramp U دست گرفتگی
silting up U لای گرفتگی
roup U گرفتگی صدا
graphospasm U گرفتگی دست
grubbiness U گرم گرفتگی
cramps U گرفتگی عضله
sand filling U ماسه گرفتگی
morphiomania U خو گرفتگی به مرفین
mountain sickness U کوه گرفتگی
mant U زبان گرفتگی
mid wicket U توپزن نزدیک توپ انداز توپگیر طرفین میله نزدیک توپ انداز
opiumism U خو گرفتگی بکشیدن افیون
cramp in the calf U گرفتگی ساق پا [پزشکی]
cramp in the leg U گرفتگی ساق پا [پزشکی]
aggradation U فراسازی ماسه گرفتگی
systremma [leg cramps] U گرفتگی ساق پا [پزشکی]
hoarseness U گرفتگی صدا یا سینه
eclipse of the moon U ماه گرفتگی انخساف
charley horse [American] [colloquial] U گرفتگی عضلات پا [پزشکی]
charleyhorse [American] [colloquial] U گرفتگی عضلات پا [پزشکی]
cramp in the calf U گرفتگی عضلات پا [پزشکی]
cramp in the leg U گرفتگی عضلات پا [پزشکی]
obstruction U جلو گیری گرفتگی
obstructions U جلو گیری گرفتگی
systremma [leg cramps] U گرفتگی عضلات پا [پزشکی]
contretemps U بدشانسی گرفتگی حالت
archer's paralysis U گرفتگی عضله کمانگیر
vaginismus U گرفتگی عضلات مهبل
charley horse [American] [colloquial] U گرفتگی ساق پا [پزشکی]
charleyhorse [American] [colloquial] U گرفتگی ساق پا [پزشکی]
vaginism U گرفتگی عضلات مهبل
iodism U خو گرفتگی زیاد در بکار بردن ید
birthmark U علامت ماه گرفتگی بر بدن
clogging U گرفتگی [سوراخ یا لوله و غیره ]
birthmarks U علامت ماه گرفتگی بر بدن
systremma [leg cramps] U گرفتگی عضله پشت ساق پا [پزشکی]
cramp in the leg U گرفتگی عضله پشت ساق پا [پزشکی]
cramp in the calf U گرفتگی عضله پشت ساق پا [پزشکی]
charley horse [American] [colloquial] U گرفتگی عضله پشت ساق پا [پزشکی]
charley horse U کشیدگی یا گرفتگی عضلانی ران سوارکار
charleyhorse [American] [colloquial] U گرفتگی عضله پشت ساق پا [پزشکی]
scaliness U پوشیدگی از پولک یا فلس جرم گرفتگی
foghorn U شیپور اعلام خطرمه گرفتگی اژیر مه
foghorns U شیپور اعلام خطرمه گرفتگی اژیر مه
adenoid U عظم لوزهء حلقی گرفتگی بینی
charly horse U کشیدگی یا گرفتگی عضله ران کشتی گیر
cramps U گرفتگی عضلات انقباض ماهیچه در اثر کارزیاد
cramp U گرفتگی عضلات انقباض ماهیچه در اثر کارزیاد
echoing U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoes U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echo U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoed U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
formed U ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
perfoliate U درباب برگی گفته میشود که ساقه اش فاهرا ازتوی ان رد میشود
form U ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
forms U ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
trace U نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
averaging U متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averages U متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
traces U نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
average U متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averaged U متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
traced U نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
loads U برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
load U برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
dummy U متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
softest U دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
soft U دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
softer U دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
dummies U متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
blocking U گرفتگی مسیر جریان در تونل باد ناشی از موجهای ضربهای
suffix notation U عملیات ریاضی که به صورت منط ق نوشته میشود و نشانه پس از عددی که عمل روی آن انجام میشود می آید
throughput U نرخ تولید ماشین یا سیستم که به عنوان کل اطلاعات مفید که در یک زمان پردازش میشود اندازه گیری میشود
mastered U و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
second U که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
masters U و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
seconds U که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
master U و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
seconded U که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
seconding U که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
eyes U دیده
eye U دیده
eyeing U دیده
eying U دیده
eye water U اب دیده
peep U روشنایی کم
illuminations U روشنایی
night light U روشنایی شب
lightest U روشنایی
lighted U روشنایی
light U روشنایی
luminance U روشنایی
lightness U روشنایی
lighting U روشنایی
clearness U روشنایی
illumination U روشنایی
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1che chizi baes gerefteg galb mishavad
1popsicle
1construed
1The outright abolition of the death penalty.
2میشود جواب دهید برای په جواب flower bed را پیدا نکردیم
2میشود جواب دهید برای په جواب flower bed را پیدا نکردیم
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com